آیا حتما باید طلاق بگیرم؟
تصمیم به طلاق تصمیمی کاملا شخصی است که عوامل مهمی در نتیجه آن نقش دارند. این عوامل موجب میشوند شما تصمیم بگیرید به زندگی ادامه دهید و مشکلات زناشوییتان را حل کنید یا راه جدایی را پیش بگیرید.
گاهی زندگی مشترک برای زن و شوهر آنقدر پر تلاطم و آسیب زا میشود که راهی جز جدایی باقی نمیماند. در این شرایط جدایی و طلاق میتواند زندگی هر دو نفر و حتی فرزندان آنها را نجات دهد.
نشانه های واضحی وجود دارد که نشان میدهد ازدواج شما به پایان رسیده. با وجود این، بیشتر نشانه های طلاق بسیار نامحسوس اند و برای شناخت و پردازش آنها کمی وقت لازم است.
وقتی مشکلی در زندگی زناشوییتان پیش میآید، افکار و سوالهایی به ذهنتان هجوم میآورند. گاهیاوقات وقتی آن مشکل حل میشود، فکر طلاق ناخودآگاه از بین میرود.
اما اگر این افکار ناپدید نشدند و بهطور مداوم به طلاق و نتایج آن فکر میکنید، باید زندگی و رابطهتان با همسرتان را به خوبی ارزیابی کنید.
تصمیم نهایی برای طلاق فقط توسط خودتان گرفته میشود و این شما هستید که باید ببینید میلتان به کدام طرف است. اگر هنوز همسرتان را دوست دارید و میخواهید که زندگیتان درست شود، دست نگهدارید.
در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلافنظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل میشود.
یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.
زمانی که اطرافیان فرد نیز دچار آزار و اذیت شوند برای مشاوران نیز محرز میشود که آنها قادر به زندگی در کنار یکدیگر نیستند.
تصمیم برای طلاق زمانی اتفاق می افتد که آنقدر تحت فشار هستید که چاره ای جز طلاق نداشته باشید.
اگر در شرایط سخت و درعین حال در تردید هستید، سعی کنید با عجله تصمیم نگیرید و احساسات و افکار خود را ارزیابی کنید.
پیش از این تصمیم سوال های زیر را از خود بپرسید:
آیا برای زندگی بعد از طلاق، انگیزه ای وجود دارد؟
شرایط بعد از طلاق نسبت به زندگی مشترک کنونی بهتر است؟
آیا همیشه راهتان از هم جدا بوده؟
آیا هردوطرف موضع مشترکی نسبت به طلاق دارید؟
آیا به خاطر فرزندان به زندگی مشترک خود ادامه می دهید؟
دلایل تصمیم شما منطقی است یا احساسی؟
متاهل شدن در حالی که می تواند بسیار لذت بخش باشد به همان اندازه نیز می تواند غیر قابل تحمل باشد.
_اگر هنوز احساس محبتی به همسرتان دارید، دست نگه دارید و به جای جدایی به اصلاح فکر کنید.
_اگر دوره های خوبی در زندگی داشتید، هنوز زمان طلاق نیست.
مناسب ترین زمان طلاق زمانی است که شما حس میکنید به لحاظ جسمی، روحی و فکری زمان رفتن رسیده باشد. اما بعضی افراد ممکن است فکر کنند که هنوز امیدی به زندگی دارند. آن دسته افراد جای تحسین دارند و میشود گفت که هیچ گاه تصمیم عجولانه ای نخواهندگرفت.
نشانه هایی که به شما میگوید به طلاق نزدیک شده اید:
درمورد خودتان دچار تردید شده اید
وقتی دائما تحقیر شوید یا به افکارتان اهمیتی داده نمیشود، ممکن است گمان کنید بی اهمیت و بی ارزش هستید. بدتر از همه زمانی است که شریک زندگیتان گناه هر مشکلی را به گردنتان بیندازد و شما را مقصر اصلی بداند.
اینها علامت این است که همسر شما دیگر علاقه ای به این رابطه ندارد.
شما دیگر برای زندگی تلاشی نمیکنید
اگر احساسات سرکوب شده تان آنقدر زیاد است که حل مشکلات برایتان اهمیتی ندارد، زمانش رسیده از این زندگی بیرون بیایید و اگر نمیخواهید نقص های خود را بپذیرید، این هم علامت دیگری است که باید متارکه کنید.
شریک زندگیتان برای حفظ زندگی تلاش نمیکند
زن و شوهر هر دو برای حل مشکل باید احساس مسئولیت کنند، نباید فقط مرد یا زن به دنبال راه حلی برای برطرف کردن مشکل باشد، زیرا با این روش به جایی نخواهند رسید.
وقتی همسرتان در برابر مشکلات احساس مسئولیت نکند، طبیعی است که احساس کمبود کنید. اگر شریک زندگیتان تمایلی به این کار نداشته باشد، مسلما گفت و گوی مناسبی رخ نمیدهد و این به معنای پایان راه است.
برای گفت و گوی رودررو زمان کمی میگذارید
اگر شما دیگر وقتی برای یکدیگر ندارید و در عین حال وقتی کنار یکدیگر نیستید راحت ترید، یعنی اینکه شما از یکدیگر جدا شده اید و زندگی زناشوییتان به طور غیررسمی به پایان رسیده است.
فرم رزرو وقت فوری
یکی از شما توقعات غیرواقعی دارد
میزان توانایی در سازگارشدن با تغییرات در زندگی زناشویی تا حد بسیار زیادی به توقعات واقع بینانه از همسر بستگی دارد. اگر این توقعات برآورده نشود، نارضایتی بسیار زیادی به وجود می آورد. تا جایی که فرد توان سازگاری را از دست میدهد و به شکست در ازدواج منجر میشود.
به حرف های یکدیگر گوش نمیدهید یا از همدیگر حمایت نمیکنید
شنیدن صحبت های همسر، برای بقای زندگی زناشویی حیاتی است. وقتی هیچ یک از زوجین برای شنیدن حرف های دیگری وقت نمیگذارد، نشان میدهد افکار و احساساتشان برای یکدیگر اهمیتی ندارد. نبود تبادل شخصی و احساس صمیمیت در زندگی زناشویی نشانه بسیار بدی است.
صمیمیت بینتان روزبه روز کمتر شده است
اگر علاقه به رابطه جنسی بینتان کم شده و درمورد آن با یکدیگر صحبت هم نمیکنید، نشان دهنده این است که دیگر بینتان صمیمیتی وجود ندارد و انگیزه رابطه جنسی هم در شما از بین رفته است.
درمورد آینده تان تفکر یکسانی ندارید
وقتی برنامه های زندگیتان و زمانی را که برای آن لازم دارید با ازدواجِ آینده تان همسو نباشد، دچار مشکل خواهید شد.
به عنوان مثال اگر همسرتان خانواده پرجمعیت بخواهد اما شما نخواهید، پس شاید بهتر باشد بررسی کنید که آیا ازدواجتان دوام خواهد داشت یا خیر.
بین خواسته ها و نیازهایتان سازگاری وجود ندارد
اگر همسرتان دائما به نیازهایتان توجهی ندارد، یعنی شما در جای خوبی قرار نگرفته اید.
اگر همسرتان علاقه ای ندارد تا حدی با شما کنار بیاید، نشان دهنده این است که از ازدواجش راضی نیست.
یکی از شما همکاری نمیکند
یکی از طرفین ممکن است به صحبت های همسر خود گوش نکند یا روی از او برگرداند. این رفتارها نشان میدهد که او علاقه ای به این ازدواج ندارد.
در روابطتان احترامی وجود ندارد
وقتی حرمت ها شکسته شود، ازدواجتان سمی است و شما دیگر رفتار مناسبی نخواهید داشت و در هر بحث و گفتوگویی یا به دیگری حمله میکنید یا در مقام دفاع از خود برمی آیید.
عدم امید به اصلاح
گاهی مشکلات شما آنقدر اساسی است و یکی از طرفین یا هر دو میدانند که نمیتوانند آن را برطرف کنند. بنابراین در این شرایط زوجین باید تصمیم برای طلاق را جدی تر بررسی کنند.
بیش از گذشته در حال جنگ و جدل هستید
زندگی زناشویی معمولا با ناملایماتی روبه رو میشود؛ اما گاهی برخی از زن و شوهرها هر مشکلی که در زندگی پیش می آید آن را به موضوعی برای دعوا تبدیل میکنند. اگر این چرخه بدون هیچ نوع مداخله مؤثری ادامه یابد، این ازدواج سالم نخواهد بود و هیچ امیدی به آن نیست.
مطمئن شدن از اشتباه بودن انتخاب
اطمینان از اشتباه یعنی زمانی که شما هیچ اشتراکی با همسرتان ندارید و اختلافات در ازدواج شما به حدی است که میدانید که هیچ گاه اختلافات از بین نرفته و هیچ اشتراکی به وجود نخواهد آمد.
دور شدن بیش از حد
بسیار ناخوشایند است که شما احساس کنید دیگر هیچ احساس و وابستگی به همسر خود ندارید.
آزارهای روحی و جسمی
اگر همسرتان به طور مداوم با سوء استفاده فیزیکی و روحی اقدام به همسر آزاری می کند و برای اصلاح نیز کاری نمیکند باید به طلاق فکر کنید.
گاهی آزارهای جسمی و روحی در قالب کتک زدن و درگیری فیزیکی است یا زمانی که همسرتان به طور دائم با صحبت هایش روح و روان شما را بهم میریزد، در این شرایط میتوان گفت طلاق خوب است و راه نجات شماست.
از دیگر نشانه هایی که به اختصار میشود به آنها اشاره کرد:
ارتباط خوبی با اعضای خانواده ندارید
مشکلات روحی همسر
یکی از شما دائما خیانت میکند
در آینده خود همسرتان را نمیبینید
برایتان مهم نیست که همسرتان به شما خیانت بکند یا خیر
در خانه تان نوعی خشونت خانگی دیده میشود
مسائل مالی را بدون مشورت کردن با همسرتان مدیریت میکنید
دخالت بیش از حد خانواده همسر در شخصی ترین مسائل خانوادگی
چشم چرانی و هیز بودن همسر
تقاضای جنسی نامتعارف
افسرده هستید
اگر همسر شما اعتیاد دارد
مدام به یاد دوران مجردی هستید
از لحاظ فرهنگی اختلاف بالایی دارید
و خیانت بدون پشیمانی از مواقعی است که باید طلاق گرفت.
اگر تصمیمتان برای طلاق قطعی شده،لازم است به زندگی بعد از طلاق فکر کنید
آیا مطلع هستید که بعد از طلاق چه احساسات و هیجانات منفی به شما دست خواهد داد؟
هر قدر طلاق، بهترین راه برای ادامه زندگی دو طرف باشد، باید از آسیب های آن آگاه بوده و تمام جوانب طلاق را بررسی کنید، و به هر حال در نظر گرفتن تمام جوانب به تنهایی امکان پذیر نیست.
برای سنجیدن تمام جوانب طلاق و زندگی بعد از آن ، نمی توان به تنهایی تصمیم گرفت ، بهتر است از یک مشاور که بدون قضاوت و با دید بازتری مسائل را میسنجد و به شما برای اتخاذ تصمیم عاقلانه کمک میکند راهنمایی گرفت.
سخن آخر:
طلاق از مهم ترین انتخاب های زندگی است.
طلاق آسیب و صدمات روحی و روانی به افراد وارد می کند. پیامدهای طلاق تمام وجوه زندگی را تحت شعاع قرار می دهد. بنابراین در انتخاب آن باید نهایت توجه را کرد.
این نکته را فراموش نکنید که تصمیم به طلاق از مهمترین تصمیمات زندگی شماست و شاید تصمیمی بگیرید که بعدا پشیمان شوید.
بهتر است قبل از هر اقدامی، با مشاوران و متخصصان در این زمینه مشورت کنید تا مطمئن شوید که دیگر هیچ راه حلی برای ادامه زندگی مشترکتان وجود ندارد.