علائم و نشانه های افسردگی
افسردگی Depression
آشنایی با موضوع افسردگی
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که به احساس غم یا تجربه ی بحرانهای زندگی محدود نمیشود و به تشخیص زودهنگام و اقدامات درمانی مناسب نیاز دارد. افسردگی یک حالت خلقی شامل بیحوصلگی و گریز از فعالیت یا بی علاقگی و بی میلی است و میتواند بر روی افکار، رفتار، احساسات و خوشی و تندرستی یک فرد تأثیر بگذارد. افرادی که دارای حالت افسردگی هستند، میتوانند احساس ناراحتی، اضطراب، پوچی، ناامیدی، درماندگی، بی ارزشی، شرمساری یا بیقراری داشته باشند.
ممکن است آنها اشتیاق خود در انجام فعالیتهایی که زمانی برایشان لذتبخش بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بی میل و کم اشتها شوند، تمرکز خود را از دست بدهند، در به خاطر سپردن جزئیات و تصمیم گیری دچار مشکل شوند، در روابط خود به مشکل برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و حتی خودکشی کنند. افسردگی همچنین ممکن است باعث بیخوابی، خواب بیش از حد، احساس خستگی و کوفتگی، مشکلات گوارشی، یا کاهش انرژی بدن شود.
تحقیقات نشان می دهند که افسردگی دلیل واحدی ندارد و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانشناسی در ایجاد افسردگی نقش دارند. این اختلال می تواند به همراه دیگر بیماری ها مانند دیابت، سرطان، بیماری های قلبی و پارکینسون رخ دهد که می توانند بر یکدیگر تاثیر منفی بگذارند.
افسردگی در زنان بیشتری از مردان است؛ و در همین حال زنان به میزان بیشتری دارای نشانه های جسمانی مانند کم اشتهایی، اختلال خواب و خستگی همراه با درد و اضطراب نسبت به مردان هستند، این تفاوت جنسیتی بسیار کوچکتر از دیگر جنبه های افسردگی است.
مردان اغلب به طور متفاوت نسبت به زنان افسردگي را تجربه مي كنند و ممكن است راه هاي مختلفي براي کنار آمدن با علائم داشته باشند.
احتمال اينكه مردان به داشتن خستگي ، تحريك پذيري، فقدان علاقه و مشكلات خواب اعتراف كنند بيشتر است در حاليكه زنان اين احساسات از قبيل ناراحتي ، بي ارزشي ، احساس گناه را نميپذيرند و با آن كنار نمی آيند .
در مواقع ناراحتي و افسردگي عصبانيت و كلافه شدن مردان بيشتر از زنان به سمت الكل و دارو مي روند. بعضي مردان براي جلوگيري از رفتارهاي خطرناك يا جلوگيري از صحبت كردن درباره ي افسردگي شان با خانواده، خود را سخت مشغول به كار مي كنند. و برخلاف اينكه زنان در اين مواقع بيشتر از مردان دست به خودكشي مي زنند ، مردان بيشتري در زمان افسردگي با خودكشي مي ميرند.
هنوز راه قطعی و قابل اتکایی برای پیشگیری از ابتلا به افسردگی وجود ندارد، اما با برداشتن قدم هایی همچون کنترل استرس، برقراری روابط اجتماعی و دوستی، ورزش،رژیم غذایی سالم و درمان بموقع و اولیه بیماری از بهترین روشهای پیشگیری از افسردگی شدید و ناتوان کننده میباشد. تحقیقات بر روی افسردگی و ارتباط آن با ورزش، نشان می دهند که احتمالا ورزش در کاهش افسردگی تاثیر گذار است. ورزشی که با افزایش ضربان قلب همراه باشد، طبق تحقیقات انجام شده اثراتی شبیه اثرات داروهای ضد افسردگی خواهد گذاشت.
مباني نظري
تمامي افراد بعضي از اوقات احساس گرفتگي يا ناراحتي ميكنند. اما اين احساسات معمولا گذرا هستند و در خلال چند روز فراموش مي شوند. ولي زماني كه شخص آشفتگي و بي نظمي افسرده كننده اي دارد اين افسردگي در زندگي و فعاليت هاي معمولي وي تأثير مي گذارد. و با بي نظمي اختلال باعث رنج و زحمت فرد و كساني مي شود که با او در ارتباط هستند . افسردگي معمول و عادي به نظر ميرسد اما بيماري جدي و مهمي است و بيشتر كساني كه آن را تجربه مي كنند براي بهبود يافتن به مداوا و درمان نياز دارند. بسياري از افراد كه بيماري افسردگي دارند به دنبال راه درمان آن نمي گردند. در صورتيكه اكثريت كساني كه حتي داراي شديدترين افسردگي می باشند با معالجه و درمان بهبود مي يابند.
افسردگي اشكال مختلفي دارد که عبارتند از:
افسردگي اساسي: که با تركيبی از علايم مشخص ميشود و باعث اختلال در توانايي هاي فرد از قبيل كار كردن، خوابيدن، مطالعه كردن ، غذا خوردن ، و يا انجام فعاليت هاي لذتبخش ميشود.
افسردگي اساسي ناتوان کننده است و فرد را از كار كردن و فعاليت به صورت عادي باز مي دارد. اين نوع افسردگي ممكن است فقط يكبار در طول زندگي فرد رخ دهد اما اغلب ادامه دار است و در زندگي فرد تكرار ميشود.
افسردگي ديستاسمي كه افسرده خويي نيز ناميده ميشود: در طولاني مدت (2 سال يا بيشتر ) مشخص ميشود. اما علايم شديد كمتري دارد كه ممكن است فرد را ناتوان نسازد اما باعث اين مي شود كه فرد به صورت عادي فعاليت نكند يا احساس خوبي نداشته باشد .
افراد داراي افسردگي ديستاسمي ممكن است در طول زندگي خود يك يا چند بار افسردگي عمده را تجربه كنند.
بعضي از اشكال افسردگي با اندكي علايم متفاوت نسبت به افسردگي اساسي و ديستاسمي ظاهر مي شوند و يا ممكن است تحت شرايط خاص توسعه پيدا كند.
اختلال تطابقي زماني رخ مي دهد كه يک بيماري شديد افسرده كننده با بعضي علايم روان پريشي مانند شكست در مقابل واقعيت ها، توهمات و هذيان گفتن همراه ميشود.
افسردگي بعد از زايمان كه يك مادر در خلال يك ماه پس از فارغ شدن افسردگي تجربه مي كند .
برآورد شده است كه 10 تا 15 درصد از زنان اين افسردگي را پس از زايمان تجربه ميكنند.
اختلالات خلقي فصلي . اين بيماري افسردگي در طول ماههاي زمستان زماني كه نور طبيعي خورشيد كمتر است ظاهر مي شود. اين اختلالات فصلي ممكن است به صورت مؤثر با نور درماني مداوا شود اما تقريباً نيمي از آن ها تنها با نور درماني پاسخ نمي دهند.
داروهاي ضد افسردگي و روان درمانيها مي توانند علائم آن را كاهش دهند چه به تنهايي و چه به همراه نور درماني.
اختلالات دوقطبي كه بيماري افسردگي ديوانه کننده هم ناميده ميشود به اندازه ي افسردگي اساسي و ديستاسمي رايج و عادي نيست . اختلالات دوقطبی با چرخه اي از تغييرات رفتار و حالت افراد، همراه است.
افراد داراي بيماري افسردگي همگي يك نوع علايم را تجربه نمي كنند. شدت، كم يا زياد بودن و مدت زمان اين علايم با توجه به نوع بيماري يا خود شخص تغيير مي كند.
اين علايم شامل:
ناراحتي مزمن ، اضطراب يا احساس پوچي كردن ، احساس نااميدي يا احساس بدبيني ، احساس گناه كردن ، بي ارزشي و درماندگي ، احساس بيقراري و تحريك پذيري (زود رنج بودن )، فقدان علاقه در فعاليت ها، كاهش انرژي ،به سختي تمركز كردن ، يادآوري جزئيات و تصميم گيري ، بيخوابي، كمخوابي در صبح، خواب زياد در صبح، پرخوري يا كم اشتها شدن، افكار خودكشي، يا تلاش براي خودكشي، دردهاي مزمن ، سردرد ، گرفتگي عضلاني يا مشكلات گوارشي كه به راحتي قابل درمان نيست.
افسردگي معمولا با بيماري هاي ديگر همراه است . اين چنين بيماري ها ممكن است بر افسردگي مقدم باشند ، باعث افسردگي شوند و يا پيامد و نتيجه ي آن باشند .
احتمال بر اين است كه تقدم افسردگي و بيماري براي افراد مختلف و شرايط مختلف تغيير مي كند. با وجود اين بيماريهاي همراه با افسردگي بايد تشخيص داده و درمان شوند.
تشويقهاي مختل كننده ـ مانند فشارهاي عصبي آسيبزا، وسواس بودن وحشت زدگي، ترس از اجتماع معمولا با افسردگي همراه است.
مخصوصاً افرادي كه فشارهاي عصبي آسيب زا را تجربه ميكنند متمايل به افسردگي نيز هستند همچنين افسردگي با اغلب بيماري هاي خطرناك پزشكي همراه است نظير بيماري هاي قلبي ، حملات قلبي (سكته)، سرطان ، ايدز و ديابت .
مطالعات نشان داده است افرادي كه داراي افسردگي هستند اضافه بر بيماري جدي خود تمايل دارند علايم بيشتري از بيماري را (هم افسردگي ـ هم بيماري خاص ) نشان دهند و كمتر با شرايط درمان خود وفق داده مي شوند و معمولا هزينه ي بيشتري را براي درمان در پی دارند .
تحقيقات به اين نتيجه رسیده است كه افزايش اعتماد به نفس نه تنها افسردگي را درمان مي كند همچنين مي تواند براي بهبود بيماري هاي مختلف ديگر مثمرثمر باشد.
در ارتباط با دلايل بروز افسردگي بايد گفت كه دليل خاص شناخته شده اي براي افسردگي وجود ندارد . احتمال بر اين است كه افسردگي نتيجه ي تركيب فاكتورها و عواملي از قبيل {عوامل ژنتيكي ، زيستي ـ شيميايي ، محيطي و روانشناختي} ميباشد.
مطالعات نشان داده است كه بيماري هاي افسرده كننده باعث اختلال در مغز مي شود.
تكنولوژي ترسيم مغز نشان داده است كه مغز افرادي كه افسردگي دارند با كساني كه افسردگي ندارند متفاوت است .
بخش هاي مختلف مغز وظيفه ي تنظيم و ميزان كردن حالت ها، تفكر،خواب، ميل به غذا و رفتار را دارند تا به صورت نرمال به نظر برسند اضافه بر اين انتقال دهنده هاي عصبي شيميايي هستند كه سلول هاي مغز از آن استفاده ميكنند تا فرد را در تعادل نگه دارند . اما اين تصاوير نميتوانند نشان دهند كه چرا افسردگي اتفاق افتاده است .
همچنين نتيجه تحقيقات ژنتيكي نشان داده است كه خطر افسردگي نتيجه ي تأثيرات چندگانه ي ژنتيكي و محيطي و عوامل ديگر مي باشد .
افراد پيرتر ممكن است شرايط خاص پزشكي بيشتري داشته باشند نظير بيماري هاي قلبي ، سكته و سرطان كه باعث علائم افسرده كننده مي شوند و يا ممكن است در حال استفاده از داروهايي باشند كه داراي عوارض جانبي اي است كه در افسردگي نقش دارند .
ادامه مطلب در پایین و بعد از فرم رزرو وقت…
فرم تعیین وقت غیرحضوری فوری افسردگی
بعضي افراد ممكن است نوعي افسردگي را تجربه كنند كه پزشكان به آن افسردگي عروقي (رگي) میگويند.
افسردگي عروقي زماني رخ ميدهد كه انعطاف پذيري رگ هاي خوني كمتر شود و در مدت زمان سفت شوند . با سفت شدن رگ هاي خوني جريان طبيعي خون به سيستم هاي مختلف بدن از جمله مغز نمي رسد.
افراد كه داراي اين گونه افسردگي هستند اغلب مشكلات قلبي عروقي پيدا مي كنند و در خطر سكته قرار دارند.
اگرچه بسياري از مردم بر اين باورند كه بيشترين نرخ خودكشي در ميان جوانان است ، مردان سفيدپوست بالاي 85 سال بيشترين نرخ خودكشي را دارند . بسياري از آنان بيماريهاي افسرده كننده اي دارند كه پزشك آن ها متوجه آن نشده علي رغم اين حقيقت كه اين قربانيان خودكشي معمولا يك ماه قبل از مرگشان نزد پزشك خود بوده اند .
رهنمودهایی در جهت درمان
در درمان افسردگی روش های مختلف شناختی، رفتاری، دارویی و… وجود دارد که در این جا نمی توان به همه آنها پرداخت ؛ به همین دلیل، «درمان عمومی» افسردگی، به طور خلاصه بیان می شود.
1 . با خود مهربان باشید: قبول کنید که افسردگی، انرژی شما را تحلیل می برد و از انجام دادن همه کارهایی که قبلاً انجام می دادید جلوگیری می کند. سعی کنید برای خود، هدف های دشوار در نظر نگیرید یا مسئولیت بیش از توان خود قبول نکنید. کارهای مهم خود را به مراحل کوچک تر تقسیم کنید و آنچه را که در توان دارید انجام دهید. خود را به خاطر این که نمی توانید پیشرفت بیشتری داشته باشید سرزنش نکنید. اگر امکان دارد از به وجود آوردن تغییرات بزرگ در زندگی خود (مانند تغییر دادن شغل یا ازدواج کردن)، پرهیز کنید؛ زیرا اکنون زمان این کارها نیست. یادتان باشد که افسردگی، قضاوت شما را مختل می کند.
2 .از میزان استرس در زندگی خود بکاهید: یادگیریِ کم کردن استرس، مشکل است. سعی کنید موقعیت ها یا رفتارهایی را که بیشترین استرس را به وجود می آورند، شناسایی کنید و برای اجتناب از این موقعیت ها یا تغییر دادن این رفتارها به دنبال راه های ویژه ای باشید. مثلاً اگر می دانید که همیشه به سر کار یا قرارهای مهمتان دیر می رسید و این کار، استرس قابل توجهی ایجاد می کند، محتاطانه تصمیم بگیرید تا بتوانید زودتر از وقت تعیین شده، به سر کار یا قرارها برسید.
3 .به طور منظم ورزش کنید: سی دقیقه تمرین و نرمش بدنی برای حداقل سه روز در هفته می تواند در عرض چند هفته، حال شما را بسیار بهبود بخشد. تمرین بدنی از استرس می کاهد، تنش های ماهیچه ای را از بین می برد و اغلب، روحیه شما را تقویت می کند. پزشکان بر این باورند که ورزش، گردش خون را بهبود می بخشد و ذخیره اکسیژن مغز را افزایش می دهد. به علاوه، ورزش، باعث آزاد شدن مواد شیمیایی به نام اندروفین ها و آنکفالین ها می شود، که داروی ضد افسردگی طبیعی هستند.
4 .منظم باشید: یک روش منظم متناسب با خود پیدا کنید و تا آن جا که می توانید به آن پایبند بمانید. هر روز، سر ساعت معین بیدار شوید و سر ساعت معین، غذا بخورید و شب، زود به رخت خواب بروید تا خواب شبانه خوبی داشته باشید. بسیاری از کسانی که بیماری افسردگی بویژه افسردگی دو قطبی دارند وقتی به اندازه کافی نمی خوابند حالشان بدتر می شود. پیروی از یک روش منظم می تواند ساعت زیستی (طبیعی) شما را که اغلب به هنگام افسردگی مختل می شود، دوباره منظم کند. طبیعت هر فردی متفاوت از دیگری است و قوای بدنی او طوری طراحی شده است که در زمان خاصی خسته و در زمان خاصی گرسنه می شود و حتّی آمادگی ذهنی او برای مطالعه و تفریح هم محدود به اوقات خاصّی از شبانه روز است. این برنامه طبیعی را ساعت زیستی (بیولوژیک) می نامند که باید آن را شناخت و خود را با آن تنظیم نمود.
5 . اطلاعات جمع آوری کنید: هرچه راجع به افسردگی، اطلاعات بیشتری به دست آورید، کنترل آن نیز راحت تر خواهد بود. اطلاعات موجب می شود که بیماری، کمتر مرموز و ترسناک به نظر برسد.
6 . از مصرف مواد تخدیر کننده خودداری کنید: مصرف مواد مخدر مانند سیگار و سایر مواد و مشروبات، نه تنها افسردگی شما را کاهش نمی دهند، بلکه مدت زمان درمانتان را نیز افزایش می دهند.
7 . از افکار خود آگاه باشید: وقتی افسرده هستید به افکار خود توجه کنید، بدون آن که در مورد آنها قضاوت کنید یا در مورد صحّت آنها نگران باشید. آیا شما به طور دائم، خود را دست کم می گیرید؟ راجع به اشتباهتان با ناراحتی صحبت می کنید؟ یا تصوّر می کنید که مصیبت و گرفتاری در کمین شماست؟ آگاه شدن از این گونه افکار می تواند از میزان تحریف فکر (که به طور کلی، حاصل افسردگی است) بکاهد.
8 . با دیگران ارتباط برقرار کنید: اگر افسرده هستید، احتمالاً هرگونه تماس با دیگران را به عمد قطع می کنید. اگر برای مدت طولانی ای تنها باشید و با مشکلات خود، مشغله ذهنی داشته باشید، ناراحتی شما تداوم خواهد یافت. در کنار دیگران بودن، توجه شما را از افسردگی منحرف می کند. برای انجام دادن کارهای لذت بخش حتما از افراد دیگر نیز دعوت کنید. رفتن دسته جمعی به سینما، تئاتر، ورزشگاه، کنسرت موسیقی، شنا، سوارکاری و… لذت بیشتری به شما می دهد. ارتباط با اعضای خانواده و دوستان صمیمی به عنوان گروه های حمایتگر که شما را درک می کنند، تأثیر به سزایی بر درمان افسردگی می گذارد.
9 . به خود فرصت بدهید: افسردگی، بیماری سختی است که یک شبه خوب نمی شود. یادتان باشد که بهبود یافتن افسردگی قاعده است نه استثنا . به خود اطمینان بدهید که بهبود در راه است.
توصیه هایی به اطرافیان
در پایان، توصیه هایی که در مورد اطرافیان فرد افسرده، مهم است ارائه می شود:
الف ـ بیمار را برای درخواست کمک تشویق کنید.
ب ـ فراهم آوردن حمایت عاطفی (ابراز محبّت، درک، صبوری، تشویق و قوّت قلب دادن).
ج ـ مراقبت از خود و خانواده: زندگی با یک فرد افسرده، دشوار است. احتمال دارد عضو بیمار خانواده، حرف های نیش دار و ناراحت کننده ای بزند و از شما انتظارات بیش از حد داشته باشد. لذا عصبانی نشوید و تحمّل کنید.
د ـ تشویق به بستری شدن بیمار در صورت احتیاج به بستری شد
درباره رضا بیرانوند
رضا بیرانوند روانشناس عمومی مشاور و برنامه ریز موفقیت در زندگی کارشناس و مشاور برنامه های صدا و سیما مشاوره حضوری با بیش از 2000نفر به صورت خصوصی حضور دربیش از 1000برنامه رادیویی و تلویزیونی کارشناس شبکه های تلویزیونی دو-چهار-پنج کارشناس شبکه های رادیویی جوان-ایران-فرهنگ-اقتصاد مولف و مبتکر شیوه های نوین در علوم مشاوره و روانشناسی
نوشته های بیشتر از رضا بیرانوند