چرا نمیتونم فراموشش کنم؟!!!!
چرا نمیتونم فراموشش کنم؟
هرچند در هر روز از زندگی با وقایع مختلفی روبرو میشویم و میلیونها چیز جدید را تجربه میکنیم، اما بعضی لحظات چنان به یاد ماندنی هستند که هرگز نمیتوانیم آنها را فراموش کنیم. عشق همواره تجربهای ناب و خاص است، اما عشق اول چیز دیگری است. عشق اول برای بسیاری از افراد تجربهای فراموش نشدنی است که برای همیشه در ذهن و قلبشان حک میشود.
شاید عشق اول چندان به درازا نکشد، اما خاطره آن همیشه با ما خواهد بود و یادآوری آن انبوهی از احساسات مختلف را در ما بیدار خواهد کرد که بیان آن در قالب لغات بسیار دشوار خواهد بود. ولی در جایی از زندگی شما عمیقاً درون خود احساس میکنید لازم است این عشق و رابطه قدیمی را فراموش کنید تا بتوانید زندگی جدیدی را برای خود بسازید. در این صورت اگر بدانید دلایل اصلی این که نمیتوانید به راحتی عشق گذشته خود را فراموش کنید چیست، برای عبور کردن از آن چند قدم جلوتر میافتید.
خیلی ها معتقدند گذشته ها هیچ وقت نمی گذرند؛ همیشه چیزی از گذشته در زندگی انسان باقی می ماند و امتداد پیدا میکند و اثرش را در بخش های مختلف حال و آینده ی زندگی فرد باقی می گذارد. حالا می خواهیم از این گذشته ای که همه ی ما در زندگی کم و بیش تجربه اش کرده ایم، دست بکشیم و در زندگی حال و آینده مان متمرکز شویم.
فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید. درمواجهه با شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده کردهاید. باید بدانید که تا جاییکه میتوانستهاید خوب، مهربان و موثر بودهاید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمیتوانستید کاری بیش از آن انجام دهید.
عواملی که باعث میشود فکر کنیم عشق اول هیچوقت فراموش نمیشود
عشق اول قدرتمند و نافذ است
نخستین باری که در دام عشق میافتید، بهترین حسهای جهان را تجربه میکنید. از اعماق وجود خود به حدی برای معشوقتان اهمیت قائل میشوید که هرگز فکر نمیکردید بتوانید به دیگری تا به این حد توجه کنید. فکر میکردید که معنای عشق را میدانید، اما وقتی به راستی عاشق میشوید، متوجه میشوید عشق دریچهای را رو به سوی جهان بی انتهایی از هیجان و احساس به سویتان گشوده است که ترس از دست دادن عشق نیز در گوشهای از آن کمین کرده است. عشق اول به هیچ حس دیگری شبیه نیست، به همین دلیل است که این کشف جدید تا ابد در یادتان باقی میماند.
اولین شکست عشقی نیز قدرتمند است
تنها حس و تجربهای در زندگی که از نظر شدت و قدرت با عشق اول برابری میکند، شکست عشق اول است. دلتنگی برای عشق اول و اندوهگین شدن برای به شکست انجامیدن آن اکثر اوقات رنگی از غم به خاطراتمان میدهد. به همین دلیل است که التیام یافتن قلب پس از نخستین شکست عشقی مدت بیشتری طول میکشد. مهم نیست که دوستانه از هم جدا شدهاید یا با جرو بحث و دعوا به نخستین عشقتان پایان دادهاید، درهرحال هر زمان که آن را به یاد میآورید، زخم این عشق نافرجام هنوز دردناک است. پایان دادن به نخستین رابطه عشقی بسیار سخت است، چون باید از حسهایی جادویی دست بکشید که در نخستین مواجهه خود با عشق تجربه کردهاید. جای زخم عمیق جدا شدن از عشق اول مدتهای مدیدی آزارتان خواهد داد.
عشق اول پاک و بیگناه است
عشق اول حسی پاک و بیگناه است که بدون آن که متوجه باشید، بزرگتر و بزرگتر میشود. عشق اول بدون برنامهریزی و ناگهان پیش میآید و همین است که آن را خاص میکند. پس از آن که عشق را برای اولین بار تجربه کردید، متوجه میشوید که از روابط آینده خود چه میخواهید. بنابراین در روابط بعدی به خودتان فشار میآورید که حتماً کسی را پیدا کنید که همان حس ناب را در شما بیدار کند. بنابراین به روش خاصی عمل میکنید و به گونه متفاوتی فکر میکنید تا بتوانید چنین ارتباطی را دوباره زنده کنید.
با عشق اول بسیاری از چیزهای دیگر را نیز برای اولین بار تجربه میکنید
زمانی که عشق اولتان را تجربه میکنید، بودن در کنار معشوق برایتان تبدیل به انگیزهای میشود که شما را به امتحان کردن چیزهای جدید ترغیب میکند، و به این ترتیب عشق اول به رشد و بالندگی شخصیتتان نیز کمک میکند. عشق اولتان غالباً شاهد تغییرات خاصی است که به شخصیتتان شکل میدهد و اولین فردی است که در این مسیر رشد از شما حمایت میکند.
به علاوه نخستین معشوق برای بسیاری معمولا نخستین فردی است که با او نزدیکی و تمام واکنشهای حسی و شیمیایی مربوط به این یکی شدن، را برای اولین بار تجربه میکنند. بدون شک این تجربیات بیسابقه، حتی ناراحت کننده و خجالتآور، برای همیشه در یادتان حک میشود.
با عشق اولتان برای نخستین بار ما میشوید
حتی اگر قبلا عضوی از یک گروه بوده باشید، معمولا با عشق اولتان است که برای اولین بار حس میکنید که عضو مهمی از یک “ما” هستید. نخستین باری که برای هر دو نفرتان به عنوان یک زوج تصمیم میگیرید، زمانی است که برابری و همسان بودن نهفته در مفهوم “ما” را تجربه میکنید. این تجربه اول غالباً اهمیت فدا کردن و گذشتن از بعضی اولویتها را برای داشتن یک رابطهی سالم و منصفانه به ما یاد میدهد.
عشق اول یادآور ای کاشها و فرصتهای از دست رفته است
عشق اول، یادآور لحظاتی است که هیچ چیز غیرممکن به نظرتان نمیرسید، لحظاتی که آکنده از شور و هیجان تجربهی چیزهای جدید بود. فکر کردن درباره نخستین رابطه عاشقانه باعث میشود که از خودتان بپرسید اگر در مراحل حساس زندگیتان تصمیم دیگری میگرفتید، چه اتفاقی میافتاد.
عشق اول تغییرتان میدهد
اثر مثبتی که عشق اولتان بر شما و شما بر او میگذارید، به رشد و بلوغ شخصیتی کمک میکند. تجربه مشترک چیزهای جدید و روبرو شدن با ترسها و دغدغههای نخستین رابطه عاشقانه منجر به بالندگی شخصیتی میشود.
آیا میتوان از یک عشق قدیمی گذر کرد؟
شما نیاز دارید یک روز تصمیم بگیرید که به تدریج و مرحله به مرحله عشق اول خود را فراموش کنید. شاید این کار آنقدر به نظر سخت برسد که آن را غیرممکن فرض کنید اما مطمئن باشید ذهن و قلب شما قوی تر از آن است که فکر میکنید. اگر میخواهید دوباره عاشق شدن را تجربه کنید، با فردی برای تمام عمر وارد رابطهای پایدار شوید و زیر سایه ازدواج به شادی و آرامشی که لیاقتش را دارید دست پیدا کنید، لازم است از عشق گذشته خود عبور کنید.
رزرو وقت فوری
راهکار های فراموش کردن عشق سابق خود
1.واقعبین باش
درسته که تموم شدن رابطه، حال روحی و عاطفی شما رو زیر و رو میکنه ولی سعی کنین کمی واقعبین باشین و به این سوالات صادقانه جواب بدین. آیا اون از شما حمایت میکرد؟ بیشتر شما رو خوشحال میکرد یا با کارهاش شما رو اذیت میکرد؟ رابطهتونو واقعبینانه بررسی کنین تا متوجه بشین ارزش ادامه دادن رو داشت یا نه.
2. تصمیم بگیر
برای رها کردن خاطرات گذشته، ابتدا لازم است تصمیم بگیری. تصمیم بگیر که آدم های گذشته را با تمام خاطرات خوب و بدشان به زباله دان تاریخ بیندازی.
3. اراده کن
اراده کن که روی تصمیمی که گرفته ای بایستی. اجازه نده افکار منفی دوباره گذشته را در قلب و روحت زنده کنند.
4. حرف بزن
یک بار برای همیشه تمام آن چیزهایی را که از گذشته باقی مانده اند، مرور کن، حرف بزن، وجودت را خالی کن و بعد برای همیشه پرونده اش را ببند.
5. حالتو خوب کن
معلومه اگر دائم موبایل رو بگیرین دستتون و پیامهای قبلیتونو بخونین، حالتون بد میشه. معلومه اگر عکسهای قدیمیتونو نگاه کنین خاطراتتونو مرور کنین، آهنگهای دوران عاشقیتونو گوش کنین، حالتون خوب نمیشه. پس افکار، عمل و احساساتتونو کنترل کنین. هیچ کس جز شما قادر به کنترل اونها نیست.
کلا فعالیتهایی که اون زمان انجام میدادین رو از ذهنتون بیرون کنین. فعالیتهای جدید، آهنگهای جدید، مکانهای جدید برای گردش و… رو جایگزین قدیمیها کنین. فعالیتهای جدید رو تجربه کنین. ورزش کردن هم خیلی مفیده. فعالیتهایی که براتون لذتبخشه رو حتی اگر حوصله ندارین هم خودتونو متقاعد کنین و انجام بدین.
6. منفی بافی نکن
زندگی همیشه دو روی خوب و بد دارد. اینکه در گذشته خوش شانس نبودی، دلیل نمی شود در آینده هم همین روال ادامه یابد.
7. داستان ات رو مرور نکن
مرور داستان آشنایی، اتفاق های خوشایند، خاطره ی مکان های مشترک، تنها باعث میشن که به قلب و روح و مغز و بدنت آسیب برسونی. پس همین جا تموم شون کن.
8. خودتو مجبور کن
بعد از تموم شدن رابطه، حس و حالتون طوریه که حتی از کارهایی که قبلا لذت میبردین هم دیگه نمیتونین مثل قبل لذت ببرین یا اصلا اونقدر حالتون بده و افسرده هستین که حوصلهی هیچ کاری رو ندارین. اینجاست که باید خودتونو مجبور کنین یعنی به خودتون زور بگین. حتی شده فقط ۵ دقیقه اون کار لذتبخش رو انجام بدین.
9. روی شخصیت واقعیش متمرکز شو
حرفهای عاشقانهی اوایل رابطه، خاطرات خوب و هیجانانگیز و… رو به یاد نیارین. به جاش رفتارهای آزاردهندهای رو به یاد بیارین که شایستهی شما نبود اما اون انجام میداد.
10. انتقام نگیر
برای رها شدن از احساس شکست و یاسی که به دنبالش وجودت رو گرفته، دست به انتقام جویی نزن. اینکه توی یه رابطه پس زده شدی، دلیل موجهی برای قربانی کردن دیگران نیست.
11. از تنهایی نترس
تنهایی ترسناک نیست. همهی ما هویت مجزا و شخصی داریم که با هویت هیچ کس ارتباط نداره. مثلا شما حتی در زمان رابطهتون کارهایی رو انجام میدادین که او انجام نمیداد، این کارها و فعالیتها جزو هویت شخصی شما هستن. اونها رو گسترش بدین و از تنها بودنتون به نحو احسن استفاده کنین.
12. حرفهای غیرمنطقی رو حذف کن
این حرفها رو به خودتون تلقین نکنین، «فقط اون میتونست منو خوشبخت کنه.»، «دیگه نمیتونم عاشق کسی بشم.»، «بدون اون میمیرم.» و… این حرفها فقط از روی احساسات و هیجانات هستن. شما چرا باید دلتنگ شخصی بشین که باهاتون بدرفتاری میکرد و بهتون احترام نمیذاشت؟ آیا این شخص نامناسب میتونست شما رو خوشبخت کنه؟
وقتی کسی به سراغتون اومد که با معیارهای شما همخوانی داشت، بهتون احترام میذاشت، درکتون میکرد و عشقش واقعی و ماندگار بود، اون موقع شما قبول میکنین که این حرفها فقط از روی احساسات هستن و واقعیت ندارن. پس سعی کنین درست و منطقی فکر کنین و قدر خودتونو بدونین.
13. ببخش و فراموش کن
شاید این جمله ی معروف را شنیده باشی که «می بخشمت نه به خاطر اینکه تو لایق بخششی بلکه من لایق آرامش هستم». پس با تمام وجودت بهش عمل کن.
14. گذشته را با خودت حمل نکن
زندگی ات در حال جریانه. اگر تو بخوای با گذشته زندگی کنی و به خاطر جفایی که در حقت شده، مدام غصه بخوری در حالی که اون آدم ها دارن زندگی شون رو می کن، شبیه اینه که سم بخوری ولی انتظار داشته باشی دیگران بمیرن!
15. قبول کن که حالت بده
گاهی وقت ها اونقدر از همه ی آدم ها، خود واقعی مون رو مخفی می کنیم و احساسات مون رو بروز نمی دیم که گاهی واقعا باورمون میشه چیزی نبوده! خودت رو به موقع بیرون بریز، گریه کن، داد بزن.
و در آخر
مواظب خودت باش
بیماری های روحی و روانی، مقدمه ی بروز بیماری های جسمی هستن. پس برای اینکه دچار بیماری های متعدد جسمی نشی، هوای خودت رو داشته باش.
درباره رضا بیرانوند
رضا بیرانوند روانشناس عمومی مشاور و برنامه ریز موفقیت در زندگی کارشناس و مشاور برنامه های صدا و سیما مشاوره حضوری با بیش از 2000نفر به صورت خصوصی حضور دربیش از 1000برنامه رادیویی و تلویزیونی کارشناس شبکه های تلویزیونی دو-چهار-پنج کارشناس شبکه های رادیویی جوان-ایران-فرهنگ-اقتصاد مولف و مبتکر شیوه های نوین در علوم مشاوره و روانشناسی
نوشته های بیشتر از رضا بیرانوند